شکوهی کوه بنیان بود و شمشیر نفس بر داشت
دلی پر موج، روح شعله، سیمای غضنفر داشت
میان وسعت میدان شبیه کوه پیدا بود
شبیه کوه! گویا پرچم توحید بر سر داشت
حرم را چشم میدوزید در چشمش غباری بود
چرا که پلکهای صاف و زیبای به خون تر داشت
نشان غیرت او بود هنگامی امانت ریخت
به گِرد مشک خالی نیز دستان تناور داشت
زلال آب را بعد از عطش لغزندهتر میدید
ولی در قاب دریا تشنه لب عکس برادر داشت
حرم را با خیام و کودکان میدید صد افسوس
دلاور پیکر آلاله سان سرخ پرپر داشت!
کلمات کلیدی: